به گزارش ورزش سه، شالکه یکی از قدیمیترین و جذابترین...
به گزارش ورزش سه، شالکه یکی از قدیمیترین و جذابترین باشگاههای فوتبال آلمان است. متاسفانه آبیهای منطقه روهر سالها است که وضعیت خوبی ندارند و برعکس رقیب همسایهشان دورتموند مدتهای طولانی است با بحران دست و پنجه نرم میکنند. اما حالا، در صدر جدول بوندسلیگای دو، جایی که شالکه از یکشنبه عنوان قهرمان نیمفصل را قطعی کرده، یک تیم آبی نشسته است. آبیهای دوست داشتنی فوتبال آلمان که اسبشان را زین کردهاند تا به بوندسلیگا برگردند. عهجیب اینکه تیم میرون موشلیچ در ۱۶ بازی فقط ۲۱ گل زده است؛ آماری بهطرز باورنکردنی پایین برای تیمی که نزدیک کریسمس صدرنشین لیگ است. حتی تیم قعرنشین بوندسلیگا 2 درسدن گلهای بیشتری به ثمر رسانده. وضعیت مالی باشگاه همچنان بحرانی است و سرمربی، هم تحسین میشود و هم با نگاهی آمیخته به تردید زیر نظر قرار دارد. تردیدی که از این تصور میآید که شاید او از آن «شالکهایهای دوآتشه» نباشد که بعد از چند هفته در گلزنکرشن، آنقدر شیفته باشگاه میشوند که ترک آن را غیرممکن میدانند. موشلیچ، که از کودکی پناهجو در بوسنی به یکی از جذابترین مربیان جوان فوتبال اروپا تبدیل شده، غروری آشکار دارد. کسی که از هیچ به همه چیز رسیده حق هم دارد به خودش ببالد. اما این غرور برای همه دوستداشتنی نیست. با این حال، اگر او شالکه را به بوندسلیگا برگرداند، نامش بهعنوان رهبر کاریزماتیک و معمار یک ماموریت نجات باورنکردنی در تاریخ آبیهای سلطنتی ثبت خواهد شد. شالکه پیش از این، دو بار تا آستانه سقوط به لیگ سه پیش رفت و امسال ناچار بود فصل جدید را با بودجهای کاهشیافته آغاز کند. با این همه، تصمیمهای سرنوشتسازِ این احیای معجزهآسا نه در دفتر سرمربی، بلکه در حوزه اختیارات فرانک باومان، عضو هیاتمدیره و مسئول امور ورزشی، گرفته شد. مدیر باسابقه که در وردربرمن به یکی از مدیران تراز اول فوتبال آلمان تبدیل شده بود، موشلیچ را پیدا کرد، ساختار ناموزون مدیریت ورزشی را سر و سامان داد و با دقت و دانش، ترکیب نامتعادل تیم را بازآرایی کرد. این دو شخصیت یعنی مدیر ورزشی و سرمربی بیش از هر زمان دیگری با هم جورند و توانایی بازیکنان با ایدههای مربی همخوانی دارد. برگردیم به آن آمار عجیب: چطور ممکن است تیمی که کمتر از قعرنشین گل زده الان صدر جدول باشد؟ پاسخ در گل نخوردن است. شالکه در ۱۶ بازی فقط هشت گل خورده و همین دفاع کمنقص باعث شده گلهای کمتعدادش برای صدرنشینی کافی باشد. ۹ پیروزی از ۱۲ برد تیم با اختلاف تنها یک گل رقم خورده است. در گلزنکرشن، این ترکیب جادوییِ احساسات ناب و مینیمالیسم فوتبالی جواب داده و البته این چیزی است که برای شالکه تازگی ندارد. اینکه فرانک باومان دقیقا چگونه به این وضعیت رسید، روشن نیست. اما یک چیز واضح است: از زمان فروپاشی کامل ابتدای دهه پیش، شانس صعود به بوندسلیگا، هیچوقت تا این حد بالا نبوده است.
دیدگاهتان را بنویسید