از درزیکلا آمد و به همانجا بازگشت به گزارش صدای کشتی،اگر بخواهیم...
از درزیکلا آمد و به همانجا بازگشت به گزارش صدای کشتی،اگر بخواهیم زندگی او را بنویسیم و به صورت فیلم اکران شود در چهار قسمت خلاصه می شود؛ کشتی، مجلس، سینما و کشاورزی. این فیلمنامه آخرین بازمانده یکی از کشتی گیران اعزامی کشتی آزاد ایران در المپیک ۱۹۵۶ ملبورن به حساب می آید که برای همیشه چشم هایش خاموش شد؛ امامعلی حبیبی گودرزی در ۹۴ سالگی درگذشت. همان مسابقاتی که فرزند رنج کشیده شالیزارهای درزیکلا در کنار پهلوان غلامرضا تختی، محمدعلی خجسته پور و محمدمهدی یعقوبی دو مدال طلا و دو نقره به دست آوردند، مدال هایی که بر سینه ستبر شیران تاریخ ساز بوسه زد و باعث شد ببر مازندران نام خود را به عنوان نخستین طلایی تاریخ ورزش این سرزمین در این رقابت ها ثبت کند و به یادگار بگذارد. برایش روزهای کودکی به سرعت برق و باد می گذشت و از همان دوران در مکتب خانه ننه بیگ (ملا باجی) پرورش یافت و بذر رویاهای کودکانه در آنجا افشاند. پسری که دوست نداشت پشت دیوارهای بلند در حبس بماند یا در آسمان مه گرفته گم شود. حتی غم هجران ابدی پدر در ده سالگی نتوانست آرزوهایش را به ته دره بفرستد و سختی پیچ های عذاب آور و خردکننده زندگی را با هر مشقتی تحمل کرد تا به مقصد برسد. اما قصه او از مرداد تا مهرماه ۱۳۳۵ در رقابت های انتخابی تیم ملی کشتی آزاد برای اعزام به المپیک در حضور انبوه تماشگران عاشق کلید خورد؛ جایی که توانست معادلات پیش بینی نشده را برای تصاحب دوبنده ۶۷ کیلوگرم به نفع خود به پایان برساند. آن روز که حس پرواز در مردمک چشم های نافذش موج می زد او مقابل فرج شعبانی، مهدی مقرب، علی غفاری، ابراهیم کوکپری و در مرحله آخر توفیق جهانبخت دارنده مدال برنز المپیک ۱۹۵۲ هلسینکی و طلای جهانی ۱۹۵۴ توکیو را در کمتر از دو دقیقه با اجرای فن یک دست و یک پا پشت او را به تشک چسباند تا رهسپار استرالیا شود. این گوهر گرانبها، این پدیده منحصر به فرد که هنر معجزه گرش را نمی توان آن گونه که شایسته او است، توصیف کرد. از ظهورش در المپیک ۱۹۵۶ که نور آفتاب او را در آغوش کشید تا آخرین حضورش در جهانی ۱۹۶۲ تولید و برای دوستداران و دلباختگان ورزش کشتی وقتی آوازه او به گوش می رسید مجنون می شدند و به عشق او شعر زندگی و بودن را زمزمه می کردند. گویا این واژه نجات دهنده ترنم مهر و محبت بود. به دلیل توانایی های شگرفش، جلوتر از سایر ورزشکاران به نماد ورزش مبدل شد؛ بلافاصله پس از خداحافظی با دنیای قهرمانی وارد عرصه سیاست شد و به عنوان نماینده بابل به مجلس راه پیدا کرد و بعد پایان این عرصه به سمت پرده نقره ای قدم برداشت و در فیلم سینمایی ببر مازندران به کارگردانی ساموئل خاچیکیان خواب را از اهالی ورزش دزدید و تا پایان زندگی، زیبایی حیات خود را در دامن باغ بزرگ خود در حوالی قائمشهر گستراند. روحش در آرامش و نامش جاویدان باد. طلای المپیک ۱۹۵۶ ملبورن
دیدگاهتان را بنویسید