به گزارش ورزش سه، مدیریت باشگاههای فوتبال در لیگ برتر کشورمان و...

به گزارش ورزش سه، مدیریت باشگاههای فوتبال در لیگ برتر کشورمان و نقش آن در موفقیت تیم ها همواره یکی از بحث های جاری محافل ورزشی بوده است. چه کسی، با چه صلاحیت ها، مدارج علمی و سوابقی باید مدیر عامل یک باشگاه شود؟ در ایران بسیاری عقیده دارند که مدیریت باشگاه ها حق مسلم ورزشیها (فوتبالیها) است و در صورت انتخاب آنها شاهد نتایج بهتری خواهیم بود. برای پاسخ به این سوال گزارشی را که به تازگی توسط موسسه Football Benchmark منتشر شده و به نقش مدیریت و رهبری در فوتبال پرداخته است مرور می کنیم. در فوتبال مدرن مدیریت باشگاه در شکل گیری فوتبال به اندازه مسائل فنی داخل زمین اهمیت دارد. در مرکز این تغییر شکل مدیر عامل قرار دارد. شخص مهمی که وظیفه هدایت باشگاه در دل پیچیدگی های مالی ، توسعه تجاری و جاه طلبی های ورزشی را به عهده دارد. این گزار به بررسی مدیران عامل در پنج لیگ معتبر اروپایی (لیگ برتر انگلیس ، لالیگا، بوندسگا، سری آ و لیگ 1) با تمرکز ویژه بر سوابق و مسیر شغلی آنها پرداخته است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد دوره تصدی مدیران عامل نزدیک سه برابر مدیران ورزشی (Sporting Director) است به این دلیل که تخصص های تجاری بر دانش محض فوتبال پیشی گرفته است و تجارب قبلی افراد در باشگاه ها مسیر متعارفی برای رسیدن به مدیرعاملی بوده است. همچنین داده ها تایید می کنند که ساختار حکمرانی و رسوم بازارها تاثیر به سزایی در اینکه چه کسی باشگاه ها را مدیریت می کند داشته است. دوره تصدی مدیرعاملی براساس بررسی انجام گرفته برروی 95 مدیرعامل میانگین دوره تصدی مدیر عاملی در پنج لیگ معتبر اروپایی 7.2 سال است. این دوره در مقایسه با متوسط 2.6 سال دوره تصدی پست مدیر ورزشی بسیار چشمگیر است. همچنین مدیران عامل با میانگین سن 53.4 سال در مقایسه با مدیران ورزشی که متوسط سن آنها 48.6 بوده است مسن تر هستند. ضمن اینکه تفاوت قابل توجهی در بین لیگ ها وجود دارد. لالیگا با میانگین دوره مدیر عاملی 9.4 سال بالاترین میانگین را دارد و پس از آن سری آ با 7.9 قرار گرفته است. مشخصه هر دوی این لیک ها تعداد زیاد مالکیت طولانی مدت است که خود مالکان هدایت باشگاه را به عهده گرفته اند. بوندسلیگا هم با میانگین 7.5 سال بر تداوم مدیریت تاکید دارد.در مقابل لیگ برتر انگلیس عدد کوچکتر 5 سال را ثبت کرده است. این میانگین از ترکیب دوره های طولانی مدت کاری مدیرانی مانند پل باربر در برایتون یا فرن سوریانو در منچسترسیتی در مقابل مدیران هشت باشگاه دیگر با میانگین مدیریت کمتر تر از یکسال به دست آمده است. لیگ 1 فرانسه هم با عدد 5.8 زیر میانگین قرار دارد. سوابق حرفه ای بررسی سوابق حرفه ای مدیران عامل تغییر در مقتضیان مدیریت را فوتبال را بیشتر نمایان میکند. بررسی 72 مدیر عامل (پس از خارج کردن مالکانی که خودشان وظیفه مدیرعاملی را به عهده گرفته بودند از نمونه 95 نفری اولیه) نشان می دهد 22 نفر یا 31 درصد که بزرگترین گروه را تشکیل می دهد مدیران عاملی هستند که از بخش های تجاری و رسانه ای به این سمت رسیده اند. به ویژه لیگ برتر انگلیس با 9 مدیرعامل در این رابطه برجستگی دارد که البته نتیجه طبیعی کشش جهانی این لیگ و اتکا آن بر درآمدهای حق پخش است. بیلی هوگان که از سمت مدیر بازرگانی لیورپول به مدیر عاملی ارتقا پیدا کرد و جیمز هولروید که از سمت مدیر بازرگانی در منچستریونایتد و شرکت آدیداس که برای مدیر عاملی برنلی انتخاب شد دو نمونه از این موارد هستند. متخصصان مالی با 17 مورد (24 درصد) دومین گروه از مدیران عامل را تشکیل می دهند که تمرکز آنها بیشتر در ایتالیا است. این موضوع با شرایط و بافت ایتالیا سازگاری دارد که در آن باشگاهها اغلب با مخارج نقل و انتقالاتی کلان مشخص و متمایز می شوند ولی باید با ساختاری نحیف، کم سود و کارا در خارج از حیطه مسائل فنی کار کنند. داشتن سوابق فوتیالی محض گروهی متشکل از 16 مدیرعامل (22 درصد) را تشکیل می دهد. این امر بیشتر در آلمان و فرانسه رایج است. دو بازاری که اتکا تجاری باشگاه ها عمدتا به اقتصاد داخلی است و اهمیت دادن به دانش فوتبالی نسبت به کارنامه تجاری متقاعد کننده است. اولیور لتانگ از باشگاه لیل و استفان هفمن از ماینتز شواهدی از این رویکرد هستند. بقیه سوابق شامل حقوقی، مدیران عملیاتی و سایر زمینه های شغلی هستند که گروه های کوچکتری را تشکیل میدهند. مسیر شغلی به سوی مدیر عاملیمسیر شغلی به سوی مدیرعاملی به طور مساوی با لحاظ حمکرانی و بافت اجتماعی بازار شکل گرفته است. تجزیه و تحلیل صورت گرفته نشان می دهد مدیریت به تبع مالکیت (23 مورد از 95 مورد) در سراسر اروپا به ویژه در اسپانیا، ایتالیا و فرانسه متداول است. در چنین مواردی افراد با دوره طولانی مدیریت اغلب تداوم مدیریت و مسیر استراتژیک مشخصی دارند. مانند آنچه در باره لوکا پرکاسی در آتلانتا، آئورلیو د لائورنتیس در ناپولی، فرناندو رویگ در ویارئال و آنخل تورس در ختافه میتوانیم ملاحظه کنیم. برخی از این مدیران بیشتر از 10 سال باشگاه هایشان را تحت کنترل داشتهاند که مشخص میکند چگونه دخیل بودن مالک در مدیریت میتواند ثبات را به ارمغان بیاورد که به شیوه دیگری قابل جایگزینی نیست. در میان مدیران انتصابی (غیرمالکین) دو مسیر غالب وجود دارد. اولی ارتقا از درون باشگاه است که در 29 مورد مدیر عامل از داخل باشگاه انتخاب شده که به این لحاظ بوندسلیگا با 11 مدیر عامل برجستگی دارد که بازتابی از مدل ثبات،تداوم فرهنگی و هویت است. دومین روش هم استخدام از بیرون باشگاه مبتنی بر وجود تجارب مدیریتی قبلی در سایر باشگاه ها است (28 مورد). این مسیر شغلی به ویژه در لیگ برتر انگلیس قابل مشاهده است. بنیه مالی و جذابیت جهانی این لیگ آن را به مقصدی جذاب برای مدیران آزموده شده تبدیل می کند. مثالهای اخیر آن میتواند شامل وینای ونکاتشام مدیر کنونی تاتنهام و پیشین آرسنال، فرانچسکو کالوو که بعد از دوره هایی در بارسلونا، یونتوس و رم به استون ویلا پیوست و همچنین خانم لینا سولوکو که بعد از پست هایی که در رم و المپیاکوس داشت به ناتینگهام فارست پیوست. مجتبی فریدونی- عضو هیئت مدیره باشگاه استقلال
دیدگاهتان را بنویسید