به گزارش "ورزش سه"، گاهی فوتبال به ما یادآوری میکند که تاریخ نه...

به گزارش "ورزش سه"، گاهی فوتبال به ما یادآوری میکند که تاریخ نه تنها تکرار میشود، بلکه گاهی با شکوهی بیشتر از گذشته به صحنه بازمیگردد. شاید در ابتدای فصل 2024-2025 هیچ کدام از طرفداران بارسا و حتی کارشناسان فوتبال نیز تصور این نمایش را از تیم فلیک نداشتند. تیمی که در آپریل سال 2024 و در آخرین الکلاسیکو با حضور ژاوی با نتیجه 3 بر 2 از رئال شکست خورده و لیگ را در جایگاه دوم با اختلاف 10 امتیاز به رئال واگذار کرده بود هیچ گونه نشانی از این تیم نداشت. اما در همان روزها یک چیز کورسوی امید را در دل طرفداران نگه داشت، آن هم حضور چشمگیر بازیکنهای جوان لاماسیا در تیم اول بود. با رفتن ژاوی، هانسی فلیک جای او را گرفت. مشکلات اقتصادی و مدیریتی پاشنه آشیل بارسا در این 10 سال همچنان پابرجا بود و فلیک با دیدن شرایط پا به این عرصه چالشی گذاشت. زمانی که او در ابتدای فصل به صورت خصوصی با هموطن خود گوندوگان صحبت کرد و از او خواست تا تیم را ترک کند خیلیها فشار لاپورتا را دلیل این موضوع میدانستند اما هدف او اجرای سبکی بود که شاید در آن زمان کسی شناخت کافی از آن نداشت. حضور خط میانی جوان و تازه نفس اولویت او بود که در بازیهای پیش فصل نیز با بازی دادن به کاسادو و برنال به خوبی این موضوع را نشان داد. هرچه از ابتدای فصل میگذشت نه تنها طرفداران بارسا بلکه طرفداران فوتبال تیمی جذاب را میدیدند که روز به روز بهتر می شود و فوتبال متفاوت تری را ارائه میدهد. تیمی که ابتدای فصل از او انتظار جام نمی رفت، در انتهای فصل کاندید جدی سه گانهای بود که شاید روی بیتجربگی یکی از آن جامها را از دست داد. اما آنها در نبری که به نوعی حکم تعیین سرنوشت قهرمانی لالیگا و یکی از مهمترین جامهای فصل را داشت، با هدایت هانسی فلیک در مقابل رئال مادریدی قرار گرفت که با حضور کیلیان امباپه میخواست غرور زخمی خود را ترمیم کند. شاید برای رئالیها این بازی فرصتی بود تا پس از ناکامیهای اخیر، غرورشان را در بزرگترین بازی باشگاهی جهان بازیابند. اما فوتبال مثل همیشه غیرقابل پیشبینی است؛ چرا که همین بارسا که چند روز قبل با سرهای پایین از میلان بازگشت، در همان ورزشگاهی که روزگاری میزبان المپیک بود، یکی از حماسیترین بازگشتهای تاریخ الکلاسیکو را رقم زد. ورژن آلمانی بارسابارسلونا در این الکلاسیکو با سیستم 4-2-3-1 به میدان آمد. هانسی فلیک در این دیدار تصمیم گرفت از ترکیبی استفاده کند که کنترل میانه میدان را به دست بگیرد و در عین حال با سرعت در انتقال از دفاع به حمله، دفاع رئال را تحت فشار قرار دهد. فلیک با قراردادن پدری و دییانگ در میانه میدان سعی کرد خطوط ارتباطی رئال را قطع و بر جریال بازی مسلط شود. بارسا با فشار و پرس شدید در نیمه زمین حریف، بازیکنان رئال را وادار به اشتباه کرد و توپهای زیادی را در مناطق حساس بازپس گرفت. مهمترین آن گل سوم و چهارم بود که با پرس شدید و ضد حمله برقآسا بهدست آمد. در هر دو گل 10 بازیکن بارسا تقریبا در زمین رئال حضور داشتند.فلیک برای تسلط بر جریان بازی و قطع خطوط ارتباطی رئال دی یانگ و پدری را در میان میدان قرارداد و با استفاده از بازیکنانی مثل یامال و رافینیا که سرعت بالایی دارند، ضد حملات مرگبار و خطرناکی را ایجاد نمود. ضمنا فلیک برای ایجاد فشار بیشتر روی خط دفاع رئال و نیز ایجاد فضا بارها جای بازیکنان را جابهجا کرد. heatmap رافینیا نشان میدهد که او در سمت چپ زمین فعالیت زیادی داشته و با نفوذهای مکرر خود، دفاع رئال مادرید را تحت فشار قرار داده است. همچنین، heatmap یامال نشاندهنده حرکات گسترده او در سمت راست و ایجاد فضاهای مناسب برای حملات بارسلونا است. تورس نیز با حرکات خود در عمق دفاع رئال، فرصتهای گلزنی متعددی ایجاد کرده است. در کنار خط هجوم آتشین و میانه میدان قوی نباید از خط دفاع کند و پر اشتباه بارسا نیز به راحتی گذشت جایی که پاشنه آشیل این ورژن بارساست. فلیک که به فلسفه گگنپرس (Gegenpress) معتقد است برای این کار ابزار کافی در دست ندارد اما او با انجام یک تاکتیک ریسکی این سبک را وارد فاز جدیدی کرده است. زمانی که تیم تا این حد بالا بازی میکند قطعا باید مدافعان سریعتری در وسط خط دفاعی داشته باشد تا بتواند در زمان ضد حمله موثر واقع شوند. فلیک برای حل این مشکل از تله آفساید استفاده کرده یعنی به جای آنکه مدافعین به سرعت در زمان ضد حمله به دنبال مهاجم بدوند جوری در زمین قرار میگیرند و با هم هماهنگ میشوند که در زمان ضد حمله تیم مقابل با حرکت هماهنگ مهاجم را در افساید گرفتار کنند. قطعا بارها و بارها هم مهاجمان از این تله فرار کرده و موفق به زدن گل شده اند کما اینکه در این بازی نیز دو بار دروازه بارسا باز شد که به لطف تکنولوژی افساید تشخیص داده شد. تعویضهای فلیک در نیمه دوم نقش مهمی در حفظ برتری بارسلونا داشت. ورود بازیکنانی با انرژی تازه مثل فرمین لوپز و بالده به تقویت خط میانی و کنارهها کمک کرد و مانع از فروپاشی دفاعی تیم شد. با ورود بالده به جای مارتین، سرعت بارسا در سمت چپ افزایش یافت که به کنترل و مدیریت بازی کمک کرد. شام آخر آنجلوتیرئال مادرید با سیستم 4-2-3-1 وارد زمین شد، سیستمی که به تیم اجازه میدهد هم در حمله و هم در دفاع انعطافپذیر باشد. کارلو آنچلوتی با این چیدمان قصد داشت از سرعت و تکنیک بالای مهاجمانش حداکثر استفاده را ببرد. در این بازی آنجلوتی روی سرعت مهاجمین خود حساب ویژهای باز کرده بود تا بتواند از دفاع بارسا فرار کنند که در 20 دقیقه اول بازی در این امر کاملا موفق ظاهر شدند ولی هر چه از بازی گذشت بارسا باتوجه به قدرت خط هافبک خود فشار را به زمین رئال منتقل و توانست بازی خود را به آنها دیکته کند. در نیمه دوم کارلتو با آوردن مودریج چاشنی تجربه را به تیم خود اضافه کرد تا بتواند تعادلی در خط هافبک ایجاد کند و تا حدودی هم موفق بود چرا که بارسا نتوانست موقیت چندانی مانند نیمه اول ایجاد نماید. ضمنا دست این مربی پر افتخار در خط دفاعی به دلیل مصدومیتها و محرومیتها کاملا خالی بود نبود دفاع راست تخصصی و همینطور دفاع وسط تخصصی و باتجربه بارها گریبان رئال را گرفت. رئال مادرید با وجود شکست در این الکلاسیکو و با ثبت XG برابر 7/2، نشان داد که همچنان یکی از بهترین تیمهای تهاجمی جهان است. ترکیب سرعت، تکنیک و تجربه بازیکنان این تیم، به رئال امکان میدهد تا در هر لحظه از بازی خطرساز باشد. با این حال، ضعفهای دفاعی و ناتوانی در کنترل فشار شدید بارسا در دقایق ابتدایی، مانع از کسب نتیجه مطلوب شد. در این میان عملکرد امباپه واقعا درخشان بود. او با هتتریک خود در این دیدار رکورد تاریخی ایوان زامورانو را شکست، بارها از ضعف ساختار دفاعی بارسا استفاده کرد. او با سرعت و قدرت تمامکنندگی خود، سه بار دروازه شزنی را گشود و نشان داد چرا یکی از بهترین مهاجمان جهان است. اما این هتریک و عملکرد درخشان او به نتیجهای مثبت برای تیمش منجر نشد تا ناکام بزرگ این بازی لقب بگیرد. فلیک، لاماسیا و بازگشت شکوه به کاتالانبارسلونا در این فصل نشان داد که نه تنها به روزهای اوج خود بازگشته، بلکه در مسیر ساختن یک تیم قدرتمند و تاکتیکی با هانسی فلیک قرار دارد. ترکیب گگنپرس (Gegenpress)، تله آفساید که فلیک به کار گرفته، با وجود ضعفهای دفاعی کنونی، همچنان کارساز بود و در برابر تیمهای بزرگی همچون رئال در سوپر کاپ و آخرین الکلاسیکو و یا اینتر اینزاگی، عملکردی تحسینبرانگیز داشت. اما همه میدانند که این سیستم زمانی به تکامل میرسد که بارسا نقاط ضعف خود را ترمیم کند. همانطور که فلیک در نشست مطبوعاتی بعد از بازی در پاسخ خبرنگاران به تعداد گلهای خورده تیم، اشاره کرد که به این ضعف آگاه بوده ولی در این فشردگی فرصتی برای ترمیم آن ندارد. این نشان میدهد فلیک برای پیش فصل برنامه ویژه برای ترمیم این مشکلات خواهد داشت. فلیک با نگاهی ویژه به آکادمی لاماسیا، به نسلی از بازیکنان جوان اعتماد کرده که نه تنها آینده تیم را میسازند، بلکه روح بارسا را زنده نگه میدارند. بازیکنانی مثل لامین یامال و پائو کوبارسی که از قلب لاماسیا به ترکیب اصلی راه یافتهاند، نشان میدهند که فلسفه بارسا زنده است و آیندهای روشن در انتظار این تیم است. توجه به این کارخانه بازیکنسازی میتواند سالها این تیم را بیمه کرده و سود اقتصادی خوبی را برای باشگاه ایجاد نمایند. بارسلونا بار دیگر ثابت کرد که وقتی فلسفه و تاکتیک به درستی با هم ترکیب شوند، هیچ تیمی قادر به متوقف کردن آن نیست. بارسا اینجا است تا بار دیگر تاریخ را در ورزشگاه تازه بازسازی شده نیوکمپ بنویسد و قلب هوادارانش را با فوتبال زیبا به تپش درآورد. بابک نفر داودی
دیدگاهتان را بنویسید