به گزارش ورزش سه، تیم ملی زیر ۱۷ سال ایران درحالی که در یک گروه...

به گزارش ورزش سه، تیم ملی زیر ۱۷ سال ایران درحالی که در یک گروه آسان همراه کشورهای کره شمالی، عمان و تاجیکستان قرار داشت، نتوانست حتی از گروه خود صعود کند و با نتیجه ای فاجعه بار با کسب تنها یک امتیاز و قرارگرفتن در رتبه آخر گروه D به کار خود در جام ملت های آسیا پایان دهد. درحالی ناکامی بزرگ تیم ملی زیر ۱۷ سال ایران در رقابت های جام ملت های آسیا رقم خورد که علاوه بر عدم صعود به دور حذفی، ایران نتوانست مجوز صعود به جام جهانی زیر ۱۷ سال را که قرار است ۷ ماه دیگر در کشور قطر برگزار شود، دریافت نماید. حذف زودهنگام ایران در شرایطی رقم خورده که در دور قبلی تیم ملی کشورمان موفق شد تا فینال رقابت ها راه یابد اما در دوره فعلی با یک نتیجه غیرقابل باور حتی از گروه آسان چهار تیمی خود هم نتوانستیم صعود کنیم و در همان مرحله اول از رقابت کنار رفتیم. بعد از شکست مقابل تاجیکستان عباس چمنیان به عنوان سرمربی تیم ملی و مسئول فنی بابت نتایج کسب شده عذرخواهی نمود. اگرچه امر عذرخواهی در شرایطی که شاید کمتر کسی بابت شکست خود در فوتبال ایران از فوتبال دوستان پوزش می طلبد جای تقدیر دارد، اما سوال اصلی که پیش می آید این است که مسئول اصلی این شکست چه کسی است و چه فردی باید عذرخواهی انجام دهد؟ به گذشته که رجوع می کنیم متوجه می شویم که تیم ملی ایران یک مرتبه دیگر نیز در سال ۲۰۱۸ با عباس چمنیان در جام ملت های زیر ۱۷ سال آسیا حاضر بود اما متاسفانه آنجا هم با هدایت چمنیان نتوانستیم از گروه خود صعود نماییم. دقیقا اینجاست که سوال اصلی مطرح می شود کمیته فنی فدراسیون فوتبال و در راس آن آقای مجید جلالی باتوجه به نتایج گذشته با چه متر و معیاری عباس چمنیان را به عنوان سرمربی تیم ملی زیر ۱۷ سال انتخاب کرده اند؟ در راستای این ناکامی بزرگ، کمیته فنی بایستی پاسخگو باشد و بگوید که بر چه قاعده و معیاری عباس چمنیان را برای این سمت انتخاب کرده است؟! درواقع، عذرخواهی بزرگ، جدی و اصلی این نتایج فاجعه بار باید از سوی رییس کمیته فنی و فدراسیون فوتبال ایران در بالاترین سطح (ریاست) صورت بگیرد که از انتخاب چمنیان راضی بودند درحالیکه ناکامی تیم نوجوانان در کافا نشان میداد این گروه فنی مناسب پیشبرد اهداف عالی نیست. گفتنی است که ناکامی هر نسل در فوتبال پایه هم بر آینده حرفه ای آن نسل تاثیر منفی می گذارد و هم در بلند مدت تیم ملی بزرگسالان را متضرر می سازد. حذف فاجعه بار تیم ملی نوجوانان درحالی رقم خورده که سایر قدرت های مطرح آسیا همچون ژاپن، کره جنوبی، ازبکستان و امارات همچنان در این رقابت ها حضور دارند و افتضاح بزرگ تیم ملی زیر ۱۷ سال سوالهای جدی را در خصوص نحوه انتخاب کادر فنی و برنامه ریزی فدراسیون از کمیته فنی مطرح می نماید. در حال حاضر در فوتبال کشورمان شاهد سیر معکوس ناکامی ها هستیم و متاسفانه بعد از عملکرد فاجعه بار تیم ملی امید، ناکامی ها به طور ویروسی به رده های پایین تر یعنی جوانان و نوجوانان نیز سرایت کرده است و تنها تیم ملی بزرگسالان است که وضعیت مطلوب و قابل دفاعی دارد. درواقع، اینجاست که زنگ خطر جدی برای فوتبال ایران به صدا در می آید و نیازمند این هستیم که اقدام جدی و ضروری برای برون رفت فوتبالمان از منجلاب ناکامی ها انجام دهیم وگرنه در یک بازه ۶ تا ۱۰ ساله فوتبال ایران به یک تیم درجه سوم آسیایی تبدیل می شود. در همین راستا، باتوجه به اهمیت وضعیت کنونی فوتبال پایه کشور به نکات زیر اشاره می کنیم. مدل ژاپنی-ایران توسعه فوتبالیتان را کامل اجرا کنید مجید جلالی بارها در سخنرانی ها و مصاحبه های تلویزیونی خود از مدل توسعه فوتبال ژاپن به نیکی یاد کرده است اما مسئله ای که اینجا مطرح می شود این است که در همان فوتبال ژاپن، بعد از ناکامی های سنگین، افراد مسئول در اولین فرصت اقدام به کناره گیری و استعفا می کنند. اگر فوتبال ژاپن را به عنوان الگوی خود قرار میدهید حداقل در بخش مسئولیت پذیری، پذیرش شکست و استعفا هم مانند آنها عمل کنید تا افراد شایسته تری ریاست کمیته فنی فدراسیون فوتبال را برعهده بگیرند. در فوتبال ژاپن بعد از هر تورنمنت کارگروهی تشکیل می دهند و به بررسی نقاط ضعف فوتبال کشورشان می پردازند و در نتیجه آن، در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت اقداماتی را جهت برطرف کردن این ضعف ها انجام می دهند که متاسفانه اینگونه اقدامات در فوتبال ایران بیشتر شبیه یک آرزو است. این در حالی است که البته همه مسئولیت متوجه کمیته فنی فدراسیون فوتبال نیز نخواهد بود و مدیران ارشد و رییس فدراسیون هم در این شکست بزرگ و باورنکردنی سهیم هستند، شکستی که دست ایران را از جام جهانی ۴۸ تیمی نیز کوتاه نگه داشته است. نگذارید حسرت المپیکی شدنمان ۵۶ ساله شود نحوه انتخاب عباس چمنیان باتوجه به ناکامی ایشان در سال ۲۰۱۸ یکی از پرسش های جدی است که فدراسیون فوتبال بایستی در خصوص آن پاسخگو باشند و بگویند که باتوجه به چه شرایطی این مسئولیت را به چمنیان واگذار کرده اند؟! درخصوص تیم المپیک ایران هم شنیده ها حاکی از این است که سکان هدایت قرار است به یکی از گزینه هایی داده شود که هیچکدام از تجربه کافی برای این مسئولیت را ندارند. درواقع، اینجاست که بایستی بابت انتخاب های اخیر در راس کادر فنی تیم های ملی پایه شفاف سازی صورت بگیرد. نوبت اعتماد به جوانان استدر فدراسیون فوتبال اولویت حضور بر افرادی است که یا با لابیهای هیئتی و سیاسی و یا در مسیر رفاقت با افراد صاحب عنوان در کمیتههای مختلف نشسته و کار را پیش میبرند. البته ساختار مجمع فوتبال هم جز این نیست که اگر بود در انتخابات آرا اگرنه برای تغییر که حداقل برای تحول در صندوقها ریخته میشد درحالیکه فوتبال ایران هم مثل سایر نقاط جهان تشنه ورود افکار تازه و جوان و افرادی با شناخت کافی از جریانهای روز این رشته ورزشی است نه آنهایی که صادقانه چیزی برای ارائه ندارند، اگرچه جایگاه آنها به واسطه عمری که پای فوتبال گذاشتهاند محترم باقی خواهد ماند. برای پایان این چرخه تکراری شکست درها را بهروی افکار تازه باز کنید آقای تاج!
دیدگاهتان را بنویسید