به گزارش ورزش سه، شکست و حذف در ضربات پنالتی مقابل ژاپن در هر...

به گزارش ورزش سه، شکست و حذف در ضربات پنالتی مقابل ژاپن در هر ردهای از فوتبال ایران نه یک شکست بزرگ که نتیجهای نرمال محسوب میشود اما وقتی سرمربی محترم تیم جوانان ایران پس از این نتیجه بهجای پذیرفتن نتیجه و برتری ژاپن در اولین مصاحبه اعلام میکند: "کسانی که به ما پشت زدهاند را فراموش نمیکنم"، ممکن است مخاطب کنجکاوتر، دوباره به تماشای بازی ایران و ژاپن بپردازد و ببیند بازی اصلاً در سطحی نبود که به ضربات پنالتی کشیده شود. ژاپن کاملاً سوار بر بازی بود و بارها حملات پرتعداد دروازه ایران را تهدید کرد و اگر خوششانسی و درخشش آرشا شکوری در درون دروازه نبود، شاید با اختلاف چند گل شکست میخوردیم. ژاپن ۲۳ شوت داشت که ۱۱ تای آن در چارچوب بود، در حالی که ایران تنها ۹ شوت ثبت کرد و فقط یک شوت در چارچوب داشت! واقعیت این است که تیم ما در جریان بازی غیر از اوتهای دستی و ضربات ایستگاهی، حرفی برای گفتن نداشت و مرعوب و منکوب حریف آسیای شرقی خود بود. اینکه چرا مربیان فوتبال ما در موقعیت شکست با مصاحبه، بار جدیدی را روی دوش خود میگذارند نکته مهمی است، موضوعی که از باورهای کهنه آنها نسبت به پدیده فوتبال سرچشمه میگیرد. باورهایی که چنین پایانی را برای تیمی که پیش از خوردن به زمین سفت ژاپن مدعی اول قهرمانی به حساب میآمد رقم زد. تیمی که اتفاقا با تدارکی بیسابقه و حمایتی همهجانبه به مسابقات قهرمانی آسیا اعزام شده بود.اما روش کار این تیم چگونه بود؟ 1- تیم ملی باشگاهی! در فوتبال حرفهای، بازیکنان در باشگاهها رشد میکنند، نه در تیم ملی. باشگاهها مسئول پرورش استعدادها هستند، آنها روی بازیکنان سرمایهگذاری میکنند، امکانات و مربیان حرفهای در اختیارشان میگذارند و مسیر پیشرفتشان را مشخص میکنند. نقش تیم ملی چیست؟ انتخاب بهترینها از دل باشگاهها و آماده کردن آنها برای رقابتهای بینالمللی. اما حسین عبدی اعتقاد ویژهای داشت که این تیم، که از دوره هدایت آنها در رده نوجوانان زیرنظر اوست، محصول خود او هستند و اتفاقا باشگاهها دسترنج وی را به تاراج بردهاند و حق اوست که از این بازیکنان در اردوهای طولانی استفاده کند و به هماهنگی برساند. این جدلی طولانی را بین او باشگاهها رقم زد و در شرایطی که تیم جوانان از متوسط اردویی تیمهای ملی بیشتر در اختیار سرمربی خود بود، نمایش دور از انتظاری مقابل ژاپن داشت و در ماموریت خود ناکام ماند. باشگاهها روی جوانان سرمایهگذاری میکنند و طبیعی است که نخواهند بازیکنانشان را به اردوی چندماههای بدهند که مشخص نیست چه تاثیری روی پیشرفتشان میگذارد. اگر تیم ملی واقعاً میخواهد موفق شود، باید باشگاهها را تقویت کند، نه اینکه آنها را بهعنوان مانع ببیند. 2- استاندارد جهانی چیست؟دراگان اسکوچیچ در دوران سرمربیگری تیم ملی از دفتر خود در پک، گاهی تمرینات تیم جوانان ایران زیرنظر پرویز مظلومی را تماشا میکرد و یک تمرین بیش از بقیه برای او شگفت آور بود. جایی که بازیکنان به دستور سرمربی، بعد از سه چهار کله معلق باید توپی را به سمت یکی از دروازهها شوت میکردند و در حالی که سرشان از پشتک و وارو گیج میرفت اغلب موفق به شوت زدن نمیشدند که به عقیده اسکو، این ضربات به سمت توپ حتی ممکن بود باعث پارگی رباط صلیبی آنها شود. او با خنده میگفت مربی چطور چنین موقعیتی را هرگز در هیچ مسابقه فوتبالی رخ نخواهد داد با بازیکنان تمرین میکند؟ او همواره از مخالفان جدی اردوهای بلندمدت ردههای پایه در ایران بوده و میگوید: اگر اردو خوب است، چرا کشورهای صاحب فوتبال آن را ترجیح نمیدهند و بازیکنان را در دل باشگاه برای رقابت آماده میکنند؟این باوری بود که بارها درباره آن نوشته و به بحث نشستهایم، اما ترجیح سرمربی تیم ملی استفاده از همان روش قدیمی مربوط به دهههای گذشته بوده و به آن اصرار داشته است. این جملات حسین عبدی خود گواه داستانی هستند که پشت ایده تیم ملی ایران در جریان بوده است: متاسفانه باشگاههای زیادی با ما همکاری نکردند. برخی بیشتر به فکر خودشان بودند در حالی که میتوانستند با شرایط بهتری بازیکنان را به ما بدهند. با احترام به همه مربیان باید بگویم بازیهای بینالمللی فراتر از بازیهای داخلی است. *ایستگاهی، فوتبال نتیجهگرا و غیرچشم نوازدر بازی مقابل ژاپن، مالکیت توپ ایران تنها ۳۶۷ پاس با دقت ۶۵.۴٪ بود، در حالی که ژاپن ۶۴۷ پاس با دقت ۸۰.۵٪ رد و بدل کرد! این یعنی ژاپن نهتنها از نظر تعداد پاسها، بلکه از نظر دقت و مالکیت توپ کاملاً برتر بود. ایران در نیمه زمین حریف فقط ۴۳.۸٪ دقت پاس داشت، اما ژاپن با ۷۴.۷٪ دقت، نشان داد چقدر در خلق موقعیت برتر است. ما حتی یک موقعیت جدی از حمله سازمانیافته نداشتیم. تمام امیدمان به اوتهای دستی و ضربات ایستگاهی بود، در حالی که ژاپن با حملات پرتعداد و برنامهریزیشده، ساختار دفاعی ما را بارها متزلزل کرد. وقتی فوتبال ما هنوز درگیر ارسالهای بلند، ضربات ایستگاهی و اوتهای دستی است، ژاپن با حملات متوالی، پاسکاری سریع و نفوذهای برنامهریزیشده، دفاع ما را بارها آزار داد. آنها ۱۴ شوت از داخل محوطه داشتند، در حالی که ایران تنها ۶ شوت داخل محوطه ثبت کرد. اگر خوششانسی و درخشش آرشا شکوری درون دروازه نبود، شکست ما خیلی زودتر و با اختلاف بیشتر رقم میخورد. به هرحال تیم جوانان ایران چه در بعد نمایشی و چه در بعد کسب نتیجه و چه در تبدیل شدن به تیمی از دل رقابتهای باشگاهی آنچه که انتظار میرفت را به ظهور نرساند و با کارنامهای شکستبار میدان را ترک کرد (اگرچه شاید با قرعه بهتر ایران به جام جهانی هم صعود میکرد). نکته منفی در این مسیر (با وجود همه زحمات) بیتوجهی به نکاتی است که در کلان باعث توسعه فوتبال در همه ردهها خواهد شد و در نهایت بازیکنانی بهتر را به فوتبال ایران هدیه خواهد داد. این هم در سیاههای که ذهنهای تجدیدنظر خواه در دوره جدید فدراسیون فوتبال باید آن را تغییر بدهند. اقلیدس دانشمند بزرگ یونانی 2400 سال پیش اهمیت اصول بدیهیات را به ما یادآوری کرده است. فوتبال در دنیای امروز چیزی فراتر از برخی بدیهیات نیست. ریاضی (آمار) مسابقه و هندسه برنامهریزی و تصمیمسازی.
دیدگاهتان را بنویسید