آییننامه پیشنهادی صداوسیما برای حق پخش تلویزیونی به گزارش...
آییننامه پیشنهادی صداوسیما برای حق پخش تلویزیونی به گزارش خبرورزشی، جامعه ورزش کشورمان سال هاست در انتظار دریافت حق پخش تلویزیونی است و برای تحقق این اتفاق تلاش می کند. اما با توجه به آییننامه پیشنهادی سازمان صداوسیما برای پرداخت حق پخش تلویزیونی به نظر میرسد این سازمان قرار نیست از درآمد حاصل از تبلیغات چشمپوشی کند و همچنان منتظر تخصیص اعتبار از بودجه عمومی است. پیش از این منابع آگاه گفته بودند که علیرغم برگزاری جلسات متعدد بین صداوسیما و وزارت ورزش برای تنظیم آییننامه حق پخش، تا این لحظه آییننامه پیشنهادی از سوی صداوسیما مورد تایید وزارت ورزش و جوانان قرار نگرفته است. این موضوع باعث شد که ایسنا در پیگیریاش درباره موضوع حق پخش به آییننامه پیشنهادی سازمان صداوسیما دست پیدا کند. در ادامه به مهمترین موارد نگارش شده در آییننامه حق پخش پیشنهادی صداوسیما پرداخته شده است. همانطور که پیشبینی میشد صداوسیما، ورزش را در درآمدهای حاصل از برنامههای تولیدی و پخش تبلیغات قبل، حین و بعد از مسابقات سهیم نکرده و به جای آن در ماده (۳) آییننامه پیشنهادی، سازمان برنامه و بودجه را مکلف دانسته که براساس نظر کارگروه مشترک (صداوسیما، وزارت ورزش و سازمان برنامه) منابع لازم را برای تامین حق پخش از محل منابع عمومی دولت تامین کند. علاوه بر این سازمان صداوسیما عنوان کرده که تکلیف قانونیاش در قبال حق پخش تلویزیونی منوط به تامین اعتبار در قانون بودجه است. چنین موضعی از سوی صداوسیما جدید نیست و پیش از این پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما گفته بود: "حرف ما این است که به همان شکل که حق پخش بازیهای خارجی را ما پرداخت میکنیم و در بودجه دولت محترم و مجلس لحاظ میشود، به همان نحو باید حق پخشی که برای برنامههای ورزشی داخلی تعیین میشود، در ردیفهای بودجه ما گذاشته شود تا بتوانیم با هماهنگی وزارت ورزش به فدراسیونها اختصاص دهیم." میزان مخاطب، کمیت و کیفیت رویداد ورزشی با در نظر گرفتن نوع رشته، تعداد مسابقات و سطح رویداد شاخصههایی است که سهم هر رشته ورزشی را از بودجه تعیین شده برای حق پخش تلویزیونی مشخص میکند. براساس آییننامه پیشنهادی، این سهمبندیها باید حداکثر تا پایان شهریور هر سال توسط کارگروه مشترک تعیین شود و وزارت ورزش موظف به تقسیم آن است. نکته قابل تامل، زمانبندی عجیبی است که در آییننامه پیشنهادی برای فدراسیونها در نظر گرفته شده است. این آییننامه میگوید "هر یک از فدراسیونها جهت بهرهمندی از درآمدهای ناشی از حق پخش، موظفند تا پایان فروردین هر سال تقویم مصوب داخلی برگزاری مسابقات ورزشی هر سال را به کارگروه مشترک ارسال کند." چنین شرطی در حالی برای فدراسیونها گذاشته شده که برای ورزشی مانند فوتبال، فروردین ماه زمان مناسبی به حساب نمیآید چرا که هنوز فصل جاری مسابقاتش به پایان نرسیده است. ماده (۷) آییننامه پیشنهادی حق پخش تعیین نحوه تقسیم درآمدهای کسب شده از حق پخش تلویزیونی را بر عهده فدراسیونها گذشته است. در همین راستا هر فدراسیون باید ضوابط تقسیمبندی درآمدهای حق پخش را در مجمع عمومی خود به تصویب برساند. همچنین فدراسیونهای ورزشی موظف شدهاند که در پایان هر سال مالی، گزارشی از نحوه تقسیم درآمدهای ناشی از حق پخش را در اختیار کارگروه مشترک قرار دهند. صداوسیما در ماده (۱۱) آییننامه پیشنهادی مکلف شده که پس از دریافت مجوز حق پخش، مسابقات را با بهترین کیفیت صوتی و تصویری ممکن براساس استانداردهای خود پخش کند. این بخش هم یکی از موارد ابهامآمیز آییننامه پیشنهادی حق پخش تلویزیونی است چرا که شاخص معینی برای کیفیت پخش در نظر گرفته نشده و این امکان برای صداوسیما فراهم شده که مسابقات را با کیفیت دلخواهش پخش کند. آن طور که از آییننامه پیشنهادی حق پخش برمیآید، این آییننامه به شکل قابل توجهی به سود صداوسیما نوشته شده است. موارد مشخصی هم برای اثبات این موضوع در آییننامه وجود دارد. یکی اینکه صداوسیما با حفظ ۱۰۰ درصدی درآمدهای ناشی از پخش مسابقات ورزشی، پرداخت حق پخش تلویزیونی را به تخصیص اعتبار در بودجه عمومی منوط کرده است. یعنی در شرایطی که دولت برای تنظیم بودجه با تنگناهای متعددی مواجه است، باید بار تامین حق پخش تلویزیونی را هم تحمل کند. قطعا این موضوع باعث میشود که دوباره مبلغ ناچیزی به عنوان حق پخش به ورزش برسد و باز هم دردی از آن دوا نشود. پس آیا بهتر نیست که راهی برای شفافسازی درآمدهای متعدد حاصل از پخش مسابقات ورزشی در نظر گرفته شود تا هم شفافیت بیشتر شود، هم برآورد تعداد مخاطبان هر رشته ورزشی دقیقتر شود، هم ورزش از حق پخش به مبلغ قابل توجهتری برسد و از همه مهمتر، بار حق پخش تلویزیونی از روی دوش مردم (بودجه عمومی) برداشته شود؟ البته نباید شفافیت را فقط برای صداوسیما در نظر گرفت، بلکه وزارت ورزش و فدراسیونها هم باید در این زمینه شفاف عمل کنند تا مشخص شود که درآمد حاصل از حق پخش تلویزیونی چطور و چقدر تقسیمبندی شده تا اتفاقی که این سالها با نبود شفافیت در مورد تبلیغات محیطی لیگ برتر فوتبال رقم خورده، تکرار نشود. مورد دومی که کفه ترازوی حق پخش تلویزیونی را به سمت صداوسیما سنگینتر میکند، نبود نظارت بر کیفیت پخش مسابقات است. پس از آنجایی که کیفیت پخش مسابقات براساس استانداردهای خود صداوسیما است، این سازمان میتواند پخش مسابقات را با هر کیفیتی به عنوان استاندارد مورد تاییدش عنوان کند. آییننامه پیشنهادی در تاریخ ۲۱ شهریور از سوی پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما برای تصویب در هیات وزیران به محمدرضا عارف، معاون اول رئیس جمهور ارسال شده اما از آن تاریخ هنوز تاییدیه هیات وزیران را نگرفته و مخالفانی دارد. با این اوصاف باید دید در نهایت ماجرای حق پخش که ورزش ایران سالهاست با آن درگیر است به کجا میرسد و در نهایت زور صداوسیما میچربد یا ورزش؟ بیشتر بخوانید: علی کفاشیان: حق پخش تلویزیونی، حق مسلم فوتبال است/ صدا و سیما اجازه تحقق درآمد حق پخش تلویزیونی را نمیدهد
دیدگاهتان را بنویسید